تاریخی از همه ی تصاویر

ساخت وبلاگ
آری ایران ، ایران چه خواهد شدکدام ایران؟ کدام دادگاه؟زن : آخه خوب من، ما هم که زنده‌ایم،آدمیم. من هم آدمم.مرد : اون باباهه هم امروز همینو می‌گفت(نمای درشت مردی زمخت)مرد زمخت : سکس آقا...سکس! مردم سکس می‌خوانزن: اینو نمی‌گفتم. اما تازه خب باشه. طبیعیه. اینجا یک جور عکس العمله...مرد : بابا...تو ...پس غربی‌ها چی ؟زن: اصلا می‌خوام ببینم مگه چه عیبی داره ؟ اینجا یا هر جای دیگه. همین سکس،بله،رواج سکس یه خاصیتش اینه که مردم از اون حالت عصا قورت دادگی در میان.مرد : باز تو آخه...زن : صبر کن. الان نشونت می‌دم(یک آهنگ جاز کمی آهسته و کش دار را زمزمه می‌کند و همانطور با لباس و کاملا پوشیده، یک "استریپ تیز" گونه اجرا می‌کند)زن : دیدی؟ هر کی باشه نگاه می کنه. هر کی باشه خوشش می‌آد.(کنار مرد روی تخت می‌نشیند)مرد : موضوع این نیست.دور برندار! اگه حرفی هم هست سر جنبه مصرفی شه.(مرد بر می‌خیزد. حوصله‌اش سر رفته. شروع می‌کند به لباس پوشیدن.)مرد : جریان ایران رو خوندی؟زن : ایران ؟مرد : دادگاه دیگه.زن : باز نمی فهم چی می گی. اگه ادبیه خبر کن!مرد : ایرانِ...ایرانِ...اسم خانوادگی شو یادم رفته.ایرانِ... ایرانِ...زن : ها! آره حالا یادم اومد. آخه از بس تو آدمو گیج می‌کنی. هی ایران قدیم ،ایران جدید،ایران. آره خوندم.می گن پسره از اون ادا اطواری‌ها بوده.(نمای یادداشت.دستی که می نویسد. همراه با موسیقی) :ایران آری ایرانایران (مکث) چه خواهد شد□ از فیلم : پسر ایران از مادرش بی اطلاع است ، به کارگردانی فریدون رهنما . زمان تهیه فیلم ۱۳۵۲-۱۳۴۸ تاریخی از همه ی تصاویر ...
ما را در سایت تاریخی از همه ی تصاویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : menhao بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:21

حیوانات دوستان من هستندو من دوستانم را نمی‌خورم.- جورج برنارد شاویکبار نوشتم اولین جرقه گیاهخواری من در دوران کودکی این قصه به همراه نوار بود . در واقع نوارِ قصه شغالِ دانشمند . دومین جرقه گیاهخواری در ابتدای دهه هشتاد بود که دوستی در برابر حرارتِ من در مخالفت با اعدام ، به من گفت : تو که مخالف اعدام هستی ، گوشت حیوانات را نمی‌خوری؟شغالِ گوشتخواری که گیاهخوار شدکودکانه من... اما تاثیرگذار■ توی دنیای عجیب قصه‌ها شغالی که روی گلها و گیاهان مختلف مطالعه می‌کرد و وقتی دید ، ستمکاری و خوردنِ حیوانات آخر و عاقبتی ندارد ، با اینکه گوشتخوار بود ، بواسطه دریدن‌ها و کُشتار حیوانات کوچکتر توسط بزرگترها به فکر فرو رفت و از گوشتخواری دست کشید■ شغالِ دانشمند ( خطاب به حیوانات) : از امروز به بعد تصمیم می‌گیرم که هیچ حیوانی را نخورم ، بله هر وقت گرسنه‌ام شدم خودم را با علف و میوه‌های جنگلی سیر کنم‌ و بقیه روز می‌گردم توی جنگل و هر کسی گرفتاری داشته باشد کمکش می‌کنم ... ای حیوانات خوب جنگل از این بعد از من نترسید .‌ من دوست همه شما هستم . - برگرفته از کتاب و نوار قصه دوران کودکی‌ام " شغالِ دانشمند " ، نوشته ی شیرین دقیقیان تاریخی از همه ی تصاویر ...
ما را در سایت تاریخی از همه ی تصاویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : menhao بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:21

شادی و خوشحالی در شعرزمانی فکر می‌کردم یکی از تم‌هایِ اصلی در شعر و هنر، ناراحتی و غم و رنج است. حالا که به شعرهایم نگاه می‌کنم، شعرهایی نوشتم که خوشحالم‌ کرد . در شعف و شادی بسیاری از شعرهایم را نوشتم. مثلِ شعرِ نشاط‌آورِ Sweet که در این پُست به اشتراک گذاشتم. به شعرهای دیگری هم باید اشاره کنم.شعر sweetدر روز، دیر آمدهیکسر، زانوکوتوله‌ای بوده در گلو.در برگ چون چراغی خاموشدرختانِ چشم خواب می‌مانند.عصب‌هایشان کوچک" نه فرزندی برای تو نیست "برای عبور به بهترین شکلاز نور، زنده شوی با طنینِ صداماه، رنگِ پوست لیمو می‌گیردآسمان، زیرِ پا / راه راهاعضایِ گل ها." درخت کاری را کرد "از کار افتاده.موهایش غرق در رویابا زیور آلاتِ هیچ دهانیهستم گُل‌ها راشادمانممتعلق به بی‌اعتنایی" چپ و راست پُر از ماهی "- - -امیر قاضی پور تاریخی از همه ی تصاویر ...
ما را در سایت تاریخی از همه ی تصاویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : menhao بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:21